«هویت یزدی» معتبر و محترم است/«هویت یزدی» پیشینه چند هزار ساله دارد
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۲۱۲۸۷
ایسنا/یزد پژوهشگر و نویسندهی کتاب «یزد، یادگار تاریخ» با برشمردن مؤلفههای فرهنگی و اجتماعی تعیینکنندهی هویت یزدی، گفت: امروز هویت «یزدی بودن» علاوه بر برخورداری از شاخصههای منحصربفردی مانند گویش یزدی، به همراه خود اعتبار و اعتماد، اخلاق و ایمان و درستی کردار و گفتار و صداقت و نجابت یک یزدی را به نمایش میگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«حسین مسرّت» در گفتوگو با ایسنا در مورد ویژگیهای هویّت یزدیها در طول تاریخ، با بیان این که مؤلّفههای فرهنگی و اجتماعی، تعیینکنندهی هویت یک جمع است، تصریح کرد: هویت یعنی شناسنامه یا وجه ممیزه هر شخص یا جمع و به عبارتی همانگونه که هر فردی برای خود شاسنامه واحدی دارد، هر قوم و ملّتی هم یک شناسنامه واحد که نشاندهنده مشخصات انسانی، جامعهشناختی، مردم شناختی، قومی، زبانی، گفتاری و کرداری آن جامعه و وجه ممیّزه آن جامعه است، دارد.
وی ادامه داد: مثلاً هویّت مردم یزد با هویّت مردم اصفهان و شیراز و مشهد در همین تفاوتهایی است که در هر جامعه میتواند وجود داشته باشد و این هم مؤلّفههای زیادی دارد که میتواند شامل زبان، گفتار و کردار، آداب و رسوم، بازیها، مثلها و متلها، ترانهها، برخوردها و خصوصیّتهای اخلاقی و رفتاری و سایر مؤلفههای هویّتی باشد.
این پژوهشگر یزدی خاطرنشان کرد: درباره مؤلفههای هویت یزدیها میتوان گفت که یزدیها به غیر از تفاوت گویشی خاص که در سراسر ایران شناخته شده است، دارای مؤلفههای هویتیِ دیگری مانند امانتداری، درستی کردار و گفتار، صداقت و نجابت نیز هستند به نحوی که مثلاً کافیست در یکی از بازارهای ایران به ویژه بازارهای تهران عنوان کنید که «من یزدی هستم» و خواهید دید حتی در شرایط اقتصادی امروز نیز اعتماد ویژهای به تو خواهند کرد.
وی افزود: البته خیلی از افرادی که حتی برای مرکز استان و شهر یزد نیستند و متعلّق به اطراف یزد هستند، نیز از این موقعیّت استفاده میکنند و با گفتن این که «من یک یزدی هستم» از آن اعتباری که یزدیها در نزد بازار و مردم ایران دارند، استفاده میکنند.
مسرت گفت: یک اصطلاحی هست که خود من بارها شنیدهام و با آن برخورد داشتهام که هر جا میگویی یزدی هستم، میگویند: «یزدیها کارشون درسته» و این جمله «کارشان درست است»، معانی زیادی داد. این «کارشان» یعنی رفتار و گفتار و همه چیزهایی را شامل میشود که در یک جامعه مورد احترام است و میشود همان هویّت ما که میگویند: «یزدی هستی؟ کارت درست است!»
وی با بیان این که خیلی از اندیشمندان، هویّت قومی را منوط به ساختار مجزّای فرهنگی و زبانی میدانند، گفت: مثلاً عنوان میشود که ساختار متفاوت فرهنگی کردها و بهویژه زبان آنها باعث میشود که ما از هویّت قوم کرد در کنار مثلاً قوم لر نام ببریم ولی در مورد شهری مثل یزد که ساکنان آن از قوم مجزّا با زبانی مخصوص خود نیستند، چگونه میتوان از هویّت یزدی نام برد و آن را معرفی کرد؟
وی در این رابطه با اشاره به این این که ما زبان یزدی نداریم ولی گویش یزدی داریم، تصریح کرد: البته با این حال مشخصاتی که گویش یزدی دارد، آنقدر هویدا و آشکار هست که کمتر کسی در ایران، گویش یزدی را با گویش جای دیگر اشتباه بگیرد؛ به عنوان مثال ممکن است گویش بختیاری را با لری اشتباه بگیرید یا گویش مشهدی را با گویش تربتی یا در برخی مناطق مثل کرمانشاه که هم کرد دارد و هم لر، امکان دارد ما گویش کرمانشاهی را با گویش شهرهای اطرافش اشتباه کنیم امّا کمتر کسی است که گویش یزدی را اشتباه بگیرد به طوری که در هر جای ایران به محض این که یزدی حرف بزنیم، تشخیص میدهند که یزدی هستیم.
این نویسنده و فعال فرهنگی در ادامه خاطرنشان کرد: البته خصوصیتها و ویژگیهایی که گویش یزدی دارد نیز این گویش را شاخص میکند؛ به قول برخی شُل یا تند حرف زدن در گویش یزدی، یک شاخص است یا تأکید خاص روی برخی کلمات یا واجها مانند تأکید روی حرف قاف(ق) که هیچ کجا به غلظت یزدیها آن را ادا نمیکنند و در گویش یزدی آنچنان به کار برده میشود که انگار با دو تشدید ادا میشود! مثلاً وقتی ما میگوییم؛ «دقیقه»، انگار که چهار تا تشدید روی این کلمه وجود دارد.
وی به سریع حرف زدن یزدیها که در گویشهای دیگر کمتر به چشم میخورد و برخی آنها را به خاطربسیار تند حرف زدن به انگلیسیها تشبیه میکنند، اشاره و عنوان کرد: پس در کل، گویش یزدی هم میتواند با خصوصیّتهای منحصر بفردش یکی از شاخصههای هویّت یزدی باشد و یزدیها میتوانند با این هویّت و با این گویش به خود افتخار کنیم که «یک یزدی هستند.»
مسرت «هویت یزدی» را حتی دارای پیشینهی چند هزار سالهی تاریخ این دیار خواند و در این باره تصریح کرد: در بحث تاریخ یزد، از همان ابتدا میتوان به نام یزد اشاره کرد چرا که نام یزد برگرفته از نام فرشتهای است به نام «یزت» است که این یکی از نقلقولهاست یا برخی میگویند؛ «چون یزدگرد، یزد را ساخته، بدین نام شهره شده است.»
وی ادامه داد: بعدها که در قرن پنجم، علاء الدولۀ کالنجار به یزد آمد، از حاکم سلجوقی ایران درخواست کرد که یزد را عبادتگاه وی قرار دهد. به هر حال سلجوقیان آمده بود و نمیخواستند برخورد بدی با حاکمان دورهی قبل یعنی آلبویه در ایران داشته باشد لذا به حاکم قبل گفت که مکانی را انتخاب کند و ساکن شود و با او کاری نخواهند داشت و علا الدوله گفت: «یزد را محلّ عبادت من قرار دهید» و حاکم سلجوقی گفت: یزد، «دارالعباد» تو باشد و به همین دلیل بعد از این یزد را «دارالعباد» یا «دارالعباده» خواندند.
وی این عنوان را برای یزد بسیار نام مسمّایی خواند و افزود: امروزه نیز همچنان یزد را دارالعباده مینامند چرا که مردم مؤمن و خداجویی دارد که در ایران به درستکاری و امانت و مؤمن بودن شهره هستند و به عبارتی؛ خیلی اعتبارها پشت کلمهی «یزدی بودن» مانند اخلاق و ایمان نیز میآید و حالا میتواند یک نام با مسمّایی بشود مثل دارالعباده یزد، یزد، یزدان و کلمات مشابه آن؛ امّا به هر حال نام «یزد» برگرفته از نام «یزدان» و نام خداست.
این محقق فرهنگی به افراد زیادی که در طول تاریخ نیز گویای هویّت فرهنگی و تاریخی یزد بودهاند نیز اشاره و بیان کرد: در گستره استانی یزد همواره افرادی در طول تاریخ مانند «مجد همگر»، «شرف الدّین یزدی»، «وحشی بافقی»، «محمّدباقر یزدی» ریاضیدان مشهور، «فرّخی یزدی» و افرادی زیادی بودهاند که میتوانند گویای هویّت یزدی در طول ادوار گذشته باشند و در عصر حاضر نیز افرادی هستند که گویای هویّت فرهنگی و تاریخی این دیار هستند که در صدر اسامی آنها دکتر «محمّدعلی اسلامی ندوشن» قرار دارد که در جهان شهره است و به ویژه به واسطهی ارائه نظریات فرهنگی، اجتماعی و حقوقی و نوشتن آثاری که در زمینههای مختلف نوشته است.
وی دکتر «اصغر دادبه» که با اعلام نظر «خرد ایرانی» شهره شده و مدعی است بر طبق این نظریه؛ «خرد ایرانی یعنی کمآزاری یا بیآزاری» و خاستگاه آن را نیز یزد میداند، را از دیگر این نام آوران خواند و گفت: یکی دیگر از این افراد که دارای نظریّات بسیار خوب و انسانی است، دکتر «محمّدحسین پاپلی یزدی» است که به غیر از این که از جغرافیدانان نامی ایران و جهان است، از چهرههای برجستهی فرهنگی و اجتماعی یزد است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری استانی سیاسی استانی اجتماعی دهه فجر 1402 انتخابات ۱۴۰۲ هوی ت یزدی ی فرهنگی هویت یزدی گویش یزدی ت فرهنگی یزدی ها ی هویت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۲۱۲۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مگره و مردان محترم» در کتابفروشیها دیده شدند
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «مگره و مردمان محترم» نوشته ژرژ سیمنون بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوهفدهمینعنوان مجموعه پلیسی نقاب است که اینناشر منتشر میکند.
سربازرس ژول مگره یکی از شخصیتهای مهم ادبیات پلیسی فرانسویزبان است که ژرژ سیمنون نویسنده بلژیکی خلقش کرده و ترجمه داستانهایش توسط عباس آگاهی در مجموعه پلیسی نقاب چاپ میشود.
پیش از اینکتاب، رمانهای «دلواپسیهای مگره»، «مگره از خود دفاع میکند»، «تردید مگره»، «شکیبایی مگره»، «مگره و سایه پشت پنجره»، «سفر مگره»، «دوست مادام مگره»، «مگره در کافه لیبرتی»، «ناکامی مگره»، «مگره دام میگسترد»، «مگره و جسد بیسر»، «مگره و زن بلندبالا»، «مگره و آقای شارل»، «بندرگاه مه آلود»، «پییر لتونی»، «مگره در اتاق اجاره ای»، «مگره و مرد روی نیمکت»، «مگره و شبح»، «مگره نزد فلاماندها»، «مگره سرگرم میشود»، «تعطیلات مگره»، «دوست کودکی مگره»، «مگره و مرد مرده»، «مگره و خبرچین»، «مگره و بانوی سالخورده»، «مگره و جنایتکار» «مگره و جان یک مرد»، «لونیون و گانگسترها»، «سربازرس مگره و دیوانه بِرژِراک»، «سربازرس مگره در شب چهارراه»، «مگره و مرد بیخانمان»، «سربازرس مگره در کافه دوپولی»، «مگره» و «سربازرس مگره در قضیه سَنفیاکْر» از آثار ژرژ سیمنون، در قالب مجموعهنقاب با محوریت شخصیت سربازرس مگره چاپ شدهاند.
«مگره و مردمان محترم» درباره پرونده قتل یککارخانهدار بازنشسته است که باعث میشود پای سربازرس به خانه او کشیده شود. نکته اینپرونده این است که همه آدمهای درگیر در آن، محترماند و مظنونی بینشان به چشم نمیآید.
اسم کارخانهدار رنه ژوسلن است که در نبود همسر و دخترش، با دامادش دکتر فابر شطرنج بازی کرده است. همسر و دختر ژوسلن به تئاتر رفته و منزل نبودهاند. وقتی پدرزن و داماد مشغول بازی شطرنج هستند، تلفنی ناشناس، دکتر را به بالین بیماری میخواند که وجود خارجی ندارد و به اینترتیب، شرایط برای حضور قاتل در خانه فراهم میشود که بررسیهای اولیه نشان میدهند بدون هرگونه استفاده از زور وارد شده و با اسلحه کمری خود به ژوسلن شلیک کرده است.
ژرژ سیمنون رمان «مگره و مردمان محترم» را سال ۱۹۶۱ نوشته است.
اینرمان در ۸ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
«منو متهم به دروغگویی میکنید؟»
لبهایش کمی میلرزید. بیگمان فشار زیادی به خودش وارد میکرد تا مقابل مگرهای که رنگ رخسارهاش برافروخته بود، ثابت و باوقار باقی بماند. اما لاپوانت هم گرفته و ناراحت، نمیدانست به کجا نگاه کند.
«شاید به دروغگویی نه، ولی به از قلمانداختن بعضی چیزها... مثلا من یقین دارم که شوهرتون در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکرده ...»
«دونستن این چه کمکی میتونه بهتون بکنه؟»
«اگر شما هیچاطلاعی از اینموضوع نداشتید، اگر شما هرگز چنین سوءظنی به او نبردید، مشخص میکنه که اون میتونسته چیزی رو از شما مخفی نگه داره. و اگه او اینو از شما مخفی نگه داشته ...»
«شاید به فکرش نرسیده که راجع به این موضوع با من حرف بزنه.»
«اینکه میگید شاید اگر اون یک یا دوبار، تصادفی، بازی کرده بود پذیرفتنی بود. ولی اون مشتری پروپاقرص اینجور جاها بوده که هفتهای چندهزار فرانک در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکرده ...»
«میخواهید چه نتیجهای بگیرید؟»
«شما جوری وانمود کرده بودید که انگار همهچی رو درباره اون میدونید، و خودتون هم چیزی رو از اون مخفی نمیکردید...»
اینکتاب با ۱۵۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6090851 صادق وفایی